🔸 «میگویند یک یهودی در همدان مسلمان شده بود. بعد خیلی به آداب اسلام پایبند شده بود؛ خیلی زیاد! این موجب سوءظن مرحوم آسید عبدالمجید، که یکی از علمای همدان بود، شده بود که این قضیه چیست. یکوقت خواسته بودش، گفته بود که تو مرا میشناسی؟ گفت: بله. گفت: من کیام؟ گفت: شما آقای آسید عبدالمجید. گفت من از اولاد پیغمبرم؟ گفت: بله. تو کی؟ من یک یهودی بودم، پدرانم یهودی بودند و تازه مسلمان شدهام. گفته بود: نکتهی اینکه تو تازه مسلمان که همهی پدرانت هم یهودی بودند و من هم سید و اولاد پیغمبر و ملا و این چیزها، تو از من بیشتر مقدسی، این نکتهی این چیست؟! من شنیدم که یهودی گذاشت و رفت! معلوم شد حقه زده. یک قضیهای بوده. میخواسته با صورت اسلامی کارش را بکند. تو یهودیها اینگونه کارها هست».
📚[صحیفه امام خمینی (ره)، ج8، ص۱۳۴–۱۴۵]