✅ نماز با پوتین! (هر سخن جایی و هر ذکر، مکانی دارد) 👇
🔺 وارد محلی زیارتی و توریستی شدم؛ مکانی عمومی که اقشار مختلفی می آمدند و بیشترشون مسافر بودند. رفت و آمد زیاد
بود. وقت نمـاز شد، جمعیت زیادی به نماز ایستادند؛ شاید بیش از 1000 نفر ... امام جماعت شروع به خواندن نماز کرد،
🔺الحمداالله همه چیِ ایشان خوب بود اما یک مساله منو رنج میداد، و اون اینکه گرچه سن و سال ایشون بالا نبود اما سرعت نمازشون کُند بود و متناسب با این مدلِ تنوع از مردم نبود. شاید بعضی از جوانها بگن «ای بابا! همون فُرادی بخونیم بهتره» و این خوب نیست ... حالا در این باره حرف زیاده اما کُلا خواستم فضا رو براتون گفته باشم.
🔺نماز که تموم شد رفتم پیش امام جماعت محترم و ضمن تشکر، گفتم:
- عرضی داشتم: در فضای حساسِ جنگ (منظورم جنگ نظامی بود) گاهی با پوتین هم میشه نماز خواند. درسته؟
- بسته به اهم و مهم کردن شرایطش، بله میشه
- آیا قبول دارید که الان در شرایط حســاس جنگ نرم هستیم؟
🔺با کمی مکث پاسخِ مثبت داد. گفتم «حاج آقا! در شرایط جنگ نظامی، با پوتین میشه نماز خواند. یعنی انجام واجب، گاهی در مواقع اضطرار برداشتــه میشه و حکم ثانویه جایگزین میشــه. حالا الآن که در شرایط جدیِ جنگ نرم هستیم، آیا ایرادی داره که برای جذب جوانان و سپس برنامه های تثبیتی، در مثل این محافل از برخی مستحبات بزنیم؟» گفت «منظورتون چیه؟» گفتم «حاجی جان! اکتفا کردن به اذکارِ واجب در نماز و نخواندن مستحبات، آیا حرامه؟» گفت «نه» گفتم «خواهشم اینه که سرعت نماز رو کمی بیشتر کنید و ضمن همون آرامش لازم در نماز، اما فقط اذکار واجب رو بگید که این مقدمه ای بشـه برای جذبِ بیشتر نسل جدید»
🔺 بلافاصله گفت «نماز رو کوچه بازاریش نکنید» تا اینو گفت، ضمن حفظ احترام اما قدری لحنم رو سفت کردم و گفتم «اگه همین کوچه بازاریا نبودن الان منو شما اینجا نبودیم، اگه همین پوتینی ها نبودن الان منو شما نمازِ در آسایش نداشتیم. اگه شرایط جنگ رو حس می کنید، لطفا به این مساله فکر کنید و رعایت کنید» دیگه حرفی نزد. تشکر کردم و خداحافظی.
[خواننده محترم! تذکر خط اول رو جدی بگیرین]